loading...

اینگونه‌ام

ـ بیا زندگی را سبک بشماریم. + اما چه کسی زندگی را سبک می‌شمارد؟ مگر عقلت پاره سنگ برداشته؟ یک نمونه بیار که کسی زندگی رو سبک شمرد. اصلا آدمی‌که زندگی رو سبک می‌...

بازدید : 1
سه شنبه 5 خرداد 1404 زمان : 10:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اینگونه‌ام

ـ بیا زندگی را سبک بشماریم.

+ اما چه کسی زندگی را سبک می‌شمارد؟ مگر عقلت پاره سنگ برداشته؟ یک نمونه بیار که کسی زندگی رو سبک شمرد. اصلا آدمی‌که زندگی رو سبک می‌شمره چرا باید ادامه بده؟ به چی باید ادامه بده؟

- خب پس بیا خیلی جدی بگیریمش.

+ مگه غیر این بودی؟

- خب چه کنیم؟ خسته‌ام از رخوت. از زندگی‌ای که هربار هرجور دلش خواست خودش رو بهم تحمیل کرد. یه روز سختع، یع روز آسون. یه روز بگا میرم، یه روز خوشم. چه می‌فهمیی موم دست زندگی شدن چه حال بدیه! من خسته‌ام از این موم بودن. از اینکه هم شوق دارم بهش و هم خسته‌ام ازش.

خیلی این روزا همه چیز برام عجیبه. تو خیابون که هستم از زندگی کردن‌مون متعجبم. نمی‌فهمم چرا انقدر عادی‌ایم وقتی هیچی عادی نیست. شایدم همه داریم از غیر عادی بودن فرار می‌کنیم. همه داریم وانمود می‌کنیم عادیه. اون بچه کِی فراره داد بزنه و لختی پادشاه رو عیان کنه.

تو فکر می‌کنی من افسرده‌ام؟ شاید. اما همه‌ش فکر می‌کنم اگر افسرده نبودم، اگر آدمی‌در جای دیگه‌ای از این کره‌ می‌بودم، اگر زندگی‌ام زندگیِ یک ایرانی نبود، آیا همه چیز بهتر میشد؟ سین میگه آره. من اما فکر می‌کنم باید خدا رو شاکر باشم تو لجنی به این عیانی زندگی می‌کنم که انقدر بی‌دردسر کثافت و لجنش هویداست و نیاز نیست سر در جیب فرو برم.

می‌دونی چیه؟ من دنیای رویاهام رو هم دارم از دست میدم. دنیای خواب‌هام. دنیای یه ذره دلخوشی که میشد باهاش نفس بگیری و برگردی به زیر آب. من کلافه‌ام. از زندگی‌ای که نمی‌دونم چرا می‌خوامش. از مرگی که نمی‌دونم چرا ازش برحذرم. از بودنی که بودن من نیست. از نفس کشیدن تو سرب. از دووم آوردن. کلافه‌ام از این ذلتی که بهش دچارم.

تو فکر می‌کنی من افسرده‌ان؟ باید دوز قرص‌هام رو زیاد کنم؟ چطوره اصلا یه سرم سراتونین به خودم وصل کنم؟

من گیجم. واقعا گیجم.

نمی‌فهمم چرا ادامه میدم. چرا شوق دارم. چرا نگران یا امیدوار میشم. چرا خواسته دارم. چرا دلخوشی‌های کوچیک و تباه می‌تونن حالم رو عوض کنن.

من گیجم از این همه خرفتی و گیجی.

+ خب خب. غرات رو زدی. پاشو برو بخواب. شاید فردا نوسانات هورمونی‌ات کمی‌تعدیل بشه، و اونوقت باز مثل بچه‌ی آدم از نوع قابیل‌اش، می‌شینی درس می‌خونی و کیف‌ات کوک میشه.اونوقت هم میشینی به حرف‌های الانت فکر می‌کنی و با خودت می‌گی چقدر افسرده حال بودم، آخی طفلی من‌.

و؟ و میری تا به بهترین شکل این کثافت رو زیبا کنی.

پس زر مفت نزن.

- همیناست که کلافه‌ام می‌کنه.

+ همیناست که تو رو تو می‌کنه.

- می‌دونی چقدر مهوع.ای؟ حتی ناخن کوچیکه.ی بکت هم نیستی.

+ آفرین. به جای خوبی رسیدی. بکت.

دیگه برو بخواب و اینچ در ذهنت داشته باش که جای زر مفت بکت بخونی.

- چشم.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 2
  • باردید دیروز : 11
  • بازدید کننده دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 103
  • بازدید ماه : 495
  • بازدید سال : 1046
  • بازدید کلی : 1076
  • کدهای اختصاصی