حالم بده و خیلی بد.
بغض مثل یه دست قوی و وحشی داره گلوم رو فشار میده. تیروئید ؟ نمیدونم، هر کوفتی هست فقط میدونم حالم بده. حالم خیلی بده. دلم میخواد زار بزنن.
بعد از اون تیکهای که یر گفت بعضیا واسه تعطیلات میان، و امروز که دیدم همه مقام و منصبی دارند و منی که هیچی نه در دست دارم و نه در پیشرو داغونتر شدم.
البته قرین روزهای تخمکگذاری و چه و چه هم هست و من بغض دارم. اشکم نمیاد دلم میخواد حتی یکی بزنه زیر گوشم.
دردِ بی دردی؟ اعتیاد به غمییا رنجی یا دردی یا هر کوفتی ...؟ نمیدونم! شایدم تیروئید باشه یا هر کوفتی .... !
۰۴/۰۱/۲۷